سلام دختر عزیزم 

تولد یکماهگیت مبارک 

اینا امروز مینوسیم ولی تو بعدها بخوان دختر عزیز تر از جان پناه بابا

دخترم، همین طور که زمان بر تو می گذرد نگاه کن، و خواهی دید که دنیا به بزرگی انتظار تو نیست. آدم ها آنی که من همیشه قصه می کنم در گوشت نیستند. و تو از تماشای این همه تفاوت بین زیبایی و حقیقت متاثر یا شگفت زده خواهی بود؛ اما گلم، تو نخواه که حقیقت داشته باشی. بخواه که مثل اقلیت باشی. بخواه که عاطفه ی دیگران را به سلیقه ی خودت ارجح بدانی و  البته که بلند پرواز و زیبایی طلب باشی، و آن قدر بزرگ که هیچ سنگی برای دست های دخترانه ات بزرگ نیاید.

   بین کودکی تا نوجوانی، نوجوانی تا بزرگسالی، بین بزرگ شدن ها و فهمیدن های زندگی، چیزهایی عوض می شود، فراموش می شود، نیست می شود. من هرگز به تو نخواهم آموخت که با سخاوت عروسک دلخواهت را به یک کودک ندار هدیه کنی؛ و من هرگز به تو نخواهم آموخت که خیلی زودتر از همسالانت وابسته به من و مادرت نباشی؛ به تو یاد خواهم داد که دنیای زیبایی ها و کودکی هایت را چطور بزرگ و بزرگ تر کنی تا دوشادوش تجربه های تو آب دیده و تفدیده شود، تا آن روزهای آدم بزرگ بودنت جایی باشد برای تویی که مثل همه نیستی؛ و به تو یاد خواهم داد که شکست بخوری، خرد شوی، گریه کنی، صبوری کنی، فکر کنی، عادت کنی و کم کم خوبِ همه شوی.

   تو، عزیز من، پناه بابا روزی عاشق خواهی شد؛ و روزی زودتر یا دیرتر، مهم نیست، آرزوی پسرکی خواهی بود. شاید شکست عاطفی ببینی یا به کسی ضربه ی حسی بزنی. مهم نیست که دوست داشته نشوی یا حقیقتا عاشق نباشی یا به محبت حقیقی یا دروغی کسی بی علاقه باشی، مهم است کهمحترم باشی و به پستی و فرودستی نیفتی. مهم است که بی حرمت نکنی، و مهم است  که باهوش باشی.

   دخترم؛ از شکست ها درس غرور بگیر. مغرور باش و به خودت بها بده. اجازه ی تکرار شدن وقایع ناخوشایند را مده. تجربه های تلخ یکبارش کافیست. احمق ترین آدم ها هم از یک مار دو بار نیش نمی خورند؛ هرچه هم مار خوش خط و خالی باشد و چشم هوش و حواس را کور کند. چشم هوش و حواست را محض ادای احترام به شخصیت خودت هم شده تیز کن. گاهی نیش بخور و درد اشتباه را با تمام جسم و روحت بچش. درمورد ضعف هایت اندیشه کن و مراقب مارهای اطراف باش. تردید کن. درباره ی آدم ها همیشه بامحبتِ بدبین باش. همیشه از بودن با دوستان  خوب لذت ببر، و همیشه منتظر نبودن گاه گاه همه ی لذت هایت باش.

   هرچه کنی بزرگ شدن را نمی توانی از خط معوج زندگیت حذف کنی، اما آگاه باش که شیوه ی بزرگ شدن کتاب قانون ندارد، و تو توانایی آن را داری تا شمایل تصور خودت را از زندگی به روزهایت ببخشی و از دلخواه بودن اوضاع لذت ببری. هرگز نگران مسائل ناخواسته و زشت مباش. فراموش نکن که بیشتر آدم بزرگ ها وقتی متولد می شدند پدری که برایشان نامه بنویسد نداشته اند!

دوستدار همیشگی تو پدرت مسعود


پناه مارانی کنی، ,خودت ,خواهی ,شکست ,هایت ,پناه ,نخواهم آموخت ,باشی بخواه ,پناه بابا منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دنیای طراحی گرافیک سینا شماره تماس تهیه محصولات09334336389 webseobas دانلود فیلم و سریال - من فیلم میخوام راهی برای رسیدن به موفقیت فردی آپشن خودرو | دنیای آپشن اینجا همه چی هست پاکت پستی